یادداشت| ایلام قدمگاه زائران سالار شهیدان است
به گزارش نوید شاهد ایلام، دیر زمانی ست که ایلام و مهران سعادت میزبانی از زائران حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را بر عهده دارند. در اینجا با فرا رسیدن ماه حزن و اندوه چهره کوی و برزن به یکباره عوض میشود. وقتی محرم میآید همه میآیند و گویی بعد از گذشت قرنها هنوز صدای هَل مِن ناصر یَنصُرُنی در این دیار رساتر از هر نقطهای در عالم به گوش میرسد که اینچنین جاذبه قدرتمندی در به حرکت درآوردن این موج عظیم جمعیت به وجود آورده است.
اگر یک بار در میهمانی اربعین حسین (ع) حاضر شوی، دیگر برایت خیلی سخت میشود، در زمانهای دیگر که حرم حسین (ع) آرام و بیهیاهو است آنجا نباشی. چون حس میکنی، تنها در اربعین است که حُرمت حرم حسین حفظ میشود؛ در اربعین است که کسی آرام وارد حرم نمیشود؛ همه به سر و سینه میزنند و در فراق حسین اشک میریزند و ناله سر میدهند.
سر راه، موکب عاشقان اهل بیت را میبینی که چای با طعم عشق به سیدالشهدا را در بین زائران پخش میکنند. مزه این چای را در هیچ کجای عالم پیدا نمیکنی، رنگ ارادت دارد و طعم شیرین عشق به سیدالشهدا علیهالسلام.
چشمان با محبت این میزبانان که ملتمسانه میخواهند با این چای خستگی از جسم و جان برگیری، متوقفت میکند. انگار لبخند هر زائر خستگی را از آنان میگیرد که روزهاست پای آتش محبت حسین علیه السلام ایستادهاند و چای عشق دم میکنند. به التماس میخواهند آبی از دستانشان بگیری و بنوشی. آنان آمدهاند تا هر چه دارند تقدیم مولایشان کنند، اگر چه دیر آمدند. زمان، قافله این عاشقان را هزار و چهارصد سال دیرتر به صحرای کربلا راه داده است. حالا به اصرار میخواهند آبی از دستانشان بگیری و بنوشی. انگار هر جرعهای از این آب که زائران مولا را سیراب میکند. آبی بر آتش جانشان مینشاند.
سلام بر لبهای تشنه حسین (ع)، حسین جان چه کردهای که جهانی به تو یقین دارد و برای دیدنِ تو، شوقِ اینچنین دارد. تو کیستی که به یادت پس از هزاران سال جهان، قیامتی از جنس اربعین دارد. اربعین وقف عزای زینب و بیقرار گریههای اوست. وقت روضه خواندن برای سر بریدۀ حسین (ع) در کربلاست.
سلام بر حسین و اربعینش، سلام بر زینب و اندوه جانکاهش، سلام بر اشکهای غریبانه سیدالساجدینش، سلام بر اربعین و زائرانش! سلام بر کاروانیان به سوگ نشسته که به سوغات بر مزار کشتگان، عشق بردند و اندوه را به مویه نشستند. یا ثارالله و ابن ثاره به شوق زیارت صحن و سرای جان فزایت، اربعین شهادتت را به سوگ مینشینیم.
اشک امان نمیدهد. شیعه بعد از چهل روز حزن و اندوه، اینک در روز اربعین داغ دلش تازه شده است. شعر محتشم را باز میخواند: «گویا عزای اشرف اولاد آدم است…» علمها هنوز در کوچهها برپا هستند. پرچمهای روضه در گوشه و کنار شهر دیده میشوند. به یاد روزی که سختترین روز برای آدم و عالم بود، شیعه آتش میگیرد. نه اینکه فقط پاها باشند که بروند به سوی کربلا. نه فقط جسم که حرکت کند. قلبها نیز سرگشته است. قلبها هم به سمت کربلا مایل شده است. قدم قدم راه میرود و در هر قدم با یادآوری مصیبتهای وارد بر امام حسین (ع) و اهل بیت علیهمالسلام ضجه میزند.
من تنها نیستم، من که بر روی استخوانها و حنجرههای شهید اشک هایم را باریدهام، من که بر مزار شهیدان مرثیه گشتهام تنها نیستم. درسی که اربعین به ما میدهد، زنده نگهداشتن یادِ حقیقت و خاطره شهادت در مقابل طوفان تبلیغات دشمن است. پس باید ایستادگی کنیم تا دشمن شاد نشویم.
انتهای پیام/